به گزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، سهند خیرآبادی، استادیار موسسه آموزشی فردوس، در نشست تخصصي شصت و ششم «محاکات» که بههمت هيئت انديشهورز هنر و رسانه معاونت علمی این حوزه با عنوان «آسیبشناسی هنر آئینی در ایران معاصر» و بهصورت مجازی برگزار شد، با استفاده از دلایل پویایی هنر آئینی یونان باستان در کشورهای غربی در دوره معاصر، به آسیبشناسی هنر آئینی در ایران اشاره کرد.
وی با تبیین مفصلی به دو ویژگی اصلی هنر آئینی یونان یعنی احترام و دغدغه که در حال حاضر نیز مورد توجه غرب قرار گرفته، پرداخت و گفت: هنر آئینی یونان مورد احترام مردم بوده است، چنانچه امروزه نیز مورد احترام است و درمورد دغدغه باید گفت که دغدغۀ هنری در هر دورۀ تاریخی به یکی از دو شکل بروز یافته است؛ یکی دغدغهها و سیاستهای کلی اعم از فرهنگی، دینی، اجتماعی، سیاسی و... و نگاه دیگر صرفاً فردی و شخصی.
وی در تشریح بیشتر این دو نگاه گفت: رمانتیکهای آلمان قائل به دغدغۀ فردی هستند؛ یعنی معتقدند که هنرمند باید در اثر هنری دغدغۀ شخصی خود را بیان کند که بر اساس این دیدگاه، هنرمند باید برای «معنا» زندگی کند؛ اما گروه دیگر معتقدند که هنرمند فقط رسالتش دغدغۀ کلی نظام است که نمونۀ بارز این نگاه در دیدگاه هگل نمایان است که معتقد بود بهترین شکل از هنر و هنرمند در قرون وسطی وجود داشته است.
این استادیار مؤسسه آموزشی فردوس در مقام آسیبشناسی هنر آئینی در ایران بیان کرد: یکی از مشکلات هنر آئینی در ایران سوق یافتن بهسوی دغدغۀ کلی است، بهگونهای که دغدغههای شخصی در آن کمرنگ است و یکی از شواهد این نقد را میتوان در دیدگاه آدورنو یافت که بر اساس نظر او، وجود دغدغههای کلی در اثر هنری ما را بهسوی صنعتی شدن و سودآوری بیشتر سوق میدهد.
وی راه برون رفت از این آسیب را توجه به دغدغههای کلی، در عین توجه به دغدغههای فردی دانست.
خیرآبادی در ادامه، به دومین نقد و آسیبی که در هنر آئینی ایران وجود دارد اشاره کرد و ابراز داشت: در دورۀ کنونی هنر آئینی از احترام برخوردار نیست، چرا که به هدف سودآوری انجام میگیرد.
وی راه گذر از این آسیب را الگوبرداری از یونان باستان دانست و گفت: اتفاق مهم و عجیبی که در یونان باستان برای اثر هنری افتاد، احترام به هنر آئینی با جمع بین دغدغۀ کلی نظام و دغدغۀ فردی بود که برای روشن شدن تفاوت این دو دیدگاه میتوان میان نمایشنامههای سوفوکل و اوریپید مقایسه کرد؛ سوفوکل بهدنبال بیان دغدغههای ملی و میهنی و اوریپید دغدغههای فردی را مطرح کرد.
خیرآبادی با بیان اینکه احترام به اثر هنری باعث رشد و شکوفایی آن میشود، ابراز داشت: در هنر ایران معاصر بیاحترامی به آئین وجود ندارد، اما اگر اثری بهدنبال زیباییشناسی نباشد، بهنوعی بیاحترامی میآفریند.
وی با معرفی اثر هنری همچون شاهنامه گفت: فردوسی در شاهنامه اصل احترام را رعایت کرده و قوانین و دغدغههای شخصی خود را نیز آورده است و بهدلیل همین است که اثر جاودانهای خلق نموده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزش عالی فردوس گفت: برای اینکه هنر به سوی اضمحلال پیش نرود، باید به آئین احترام گذاشت که در این نگاه، در هنگام روبهرو شدن با اثری که تولید میشود، کیفیت بالایی از اثر هنری منعکس میشود و دغدغه هنرمند نیز در آن وجود دارد.
وی با واکاوی نظریۀ صنعت فرهنگ، به دیدگاه آدورنو (برای لذت هنری باید زجر کشیدید) و دیدگاه بنیامین معروف به توده (سادهانگاری اثر هنری) در مقام آسیبشناسی هنر آئینی در ایران متذکر شد: هنر معاصر ایران به خاطر حرکت به سوی سادهانگاری، در برخورد با آئین شکست خورده است.
خیرآبادی با طرح دو پرسش که آیا هنرمند برای مخاطب اثر میسازد؟ یا هنرمند برای خودش اثر میسازد؟ به جنبۀ دیگری از احترام در آفریشن اثر هنری اشاره کرد و گفت: عموماً هنرمند برای ذائقه مخاطب اثری را میآفریند.
وی به عنوان نتیجهگیری ابراز داشت: زمانی هنر آئینی شکل اساسی و ایدهآل خود را مییابد که احترام، دغدغه کلی نظام و دغدغه فردی را با هم داشته باشد.
وی افزود: از مهمترین دلایل احترام نداشتن هنر آئینی، نبود سواد تئوریک در میان هنرمندان و مخاطبان است که باید در قالب فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد.