به گزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، روحالله ابوجعفری در چهل و هشتمین نشست تخصصی اقتصادنا با موضوع «بررسی دوگانهای سیاستی در اقتصاد دانشبنیان» و چهارمین نشست از سلسلهنشستهای پرونده ویژه «تولید در الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت» که به همت هیئت اندیشهورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی معاونت علمی حوزه علمیه خراسان برگزار شد؛ به تبیین مفهوم دوگانهای سیاستی و چگونگی مواجهه اقتصاد دانشبنیان با این دوگانهای سیاستی پرداخت و بیان کرد: در مسیر اقتصاد دانشبنیان با دوراهیهایی مواجه هستیم و باید تصمیمگیری کنیم که به کدام سمت برویم و جایگاه خود را در طیفهای سیاستی مشخص کنیم.
عضو هیئت علمی و مدیر گروه دانشبنیان پژوهشکده علم و فناوری ریاستجمهوری با تحلیلی تاریخی از اقتصاد دانشبنیان در دنیا و ایران و بررسی دوگانهای سیاستی پیش روی سیاستگذار اقتصادی و ضرورت دانشبنیان شدن تولید و نهادهای متولی گفت: مفهوم دوگان سیاستی(Policy Dilemma) به نسبت یک مفهوم جدیدی است که در ادبیات سیاستگذاری مطرح میشود و برای عبور از ابعاد نظری به سمت بهینهسازی و عملیاتی شدن موضوعات، نیازمند طی فرایندی میباشیم؛ لذا سعی براین است که در ابتدا تحلیلی تاریخی از اقتصاد حوزه اقتصاد دانشبنیان داشته باشیم.
وی افزود: ما باید بتوانیم از ابعاد مختلف آنرا تحلیل کنیم و یکی از مهمترین نکات برای فهم مسئله، تحلیل تاریخی آن است.
تحلیل تاریخی اقتصاد دانشبنیان
ابوجعفری اظهار داشت: یکی از تاریخدانان اقتصادی به نام مدیسون مطالعهای را انجام داده و در آن سعی کرده است تولید ناخالص داخلی دنیا را از سال صفر میلادی با متدولوژی خاص خودش حساب کند. این نمودار نشان میدهد که که اگر در سال ۱۸۰۰ میلادی عدد ۱ را به عنوان درآمد سرانه هر فردی حساب نماییم در طی تاریخ توسعه بشری، این درآمد سرانه فراز و فرودهایی داشته است. بنابراین، ما تا سال ۱۸۰۰ میلادی سالیانِ سال در عدد ۱متوقف شدهایم و عملاً مسئلهمان این است که دچار دام مالتوسی هستیم.
وی گفت: مالتوس عنوان نموده است که ظرفیت طبیعت برای تغذیه بشر و اسکان او محدود می باشد و به حالت تعادل خودبهخودی میرسد؛ بهطوری که زمانی که جمعیت بشر از حدی بیشتر شود بهخاطر کمبود میزان غذا جمعیت بشر هم کم میشود. سپس این کاهش جمعیت موجب فزونی منابع طبیعی سرانه شده و دوباره زاد و ولد و ازدیاد جمعیت بشر اتفاق میافتد و در سالیان مختلف یک حالت سینوسی را مشاهده میکنیم.
انقلابهای صنعتی؛ سرآغاز تحولات فناورانه در حوزه تولید
وی اظهار داشت: اولین انقلاب صنعتی در سال ۱۷۸۴ میلادی با اختراع موتور بخار و توسعه تجهیزات مکانیکی برای صنعت نساجی و توسعه کانالهای آبراهی برای نقل و انتقالات در انگلستان اتفاق افتاد که این اختراعات زمینهساز توسعه صنعت نساجی و باعث رشد محصولات و افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها شد.
مشاور وزیر اقتصاد در امور دانشبنیان افزود: مطالعاتی که انجام شد توانست سه انقلاب صنعتی دیگر را شناسایی کند. انقلاب صنعتی دوم در اواخر قرن نوزدهم با اختراع الکتریسیته، تولید انبوه و کشف نفت به وجود آمد. نکتهای که در این انقلاب صنعتی حائز اهمیت است، بهوجود آمدن روشهای مدیریت جدید در حوزه تولید انبوه و تخصصی شدن تقسیمکار بود که در طی این فرایند، بهرهوری افزایش جدی پیدا کرد. در اواسط قرن بیستم با توسعه فناوری اطلاعات، اختراع ترانزیستور، افزایش توان محاسباتی بشر، به وجود آمدن کامپیوتر و شکل گیری تولید مبتنی بر اتوماسیونهای صنعتی شاهد انقلاب صنعتی جدیدی هستیم.
توجه سیاستگذاری به عرصه علم و فناوری
وی با بیان اینکه تاکنون سه انقلاب صنعتی و پنج انقلاب فناورانه داشتهایم؛ گفت: بعد از جنگ جهانی دوم مسئله توسعه تبدیل به یک دغدغه جدی میشود و در همه جای دنیا صحبت از آن به میان میآید و ایالات متحده آمریکا که یکی از فاتحان جنگ جهانی دوم بود به نوعی با تشکیل سازمان ملل، دغدغه امنیت را در جوامع حل کرد. سپس کشورها به این نتیجه رسیدند که با رفع این دغدغه اکنون باید به سمت توسعه حرکت کرد.
ابوجعفری سرمایه گذاری در زمینه علم راه دستیابی به توسعه دانست و گفت: مقداری از رشد تحقیق و توسعه ناشی از طرف تقاضای علم است و صرفاً وابسته به قسمت عرضه علم نمیباشد؛ همچنین در حال حاضر شاهد عصر اطلاعات هستیم و اکنون نقش دانش پررنگتر میباشد و زمزمههای شکلگیری مفهوم اقتصاد دانشبنیان از آنجا بهوجود آمد.
افول اقتصاد دانشبنیان از سال ۲۰۰۸ و ظهور اقتصاد نوآوری
وی اظهار داشت: زمانی که صحبت از اقتصاد دانشبنیان میشود اذهان معطوف به بخشی است که باید تحقیق و توسعه صورت پذیرد و روی علم سرمایهگذاری کرد ولی هنگامی که سخن از اقتصاد نوآوری به میان میآید مقصود از نوآوری صرفاً به توسعه محصولات محدود نمیشود بلکه نوآوریهای بازاری، نهادی و سازمانی نیز در نظر گرفته میشود.
مشاور وزیر اقتصاد در امور دانشبنیان خاطرنشان کرد: ما تصور ایدهآلی از تحقیق و توسعه و فهم خطی نسبت به توسعه علم و فناوری داشتهایم. فهم خطی آن است که شما تحقیق و توسعه را انجام میدهید و این تحقیق و توسعه تبدیل به فناوری میشود سپس این فناوری را به محصول و محصول را تبدیل به صنعت میکنیم و صنعت وارد بازار میشود. اما این رویکرد صحیح نمیباشد بلکه باید رویکرد سیستمی را در نظر بگیریم و در کنار بحث علم و فناوری باید بحث نوآوری را هم در نظر بگیریم.
رویکردهای مختلف نسبت به اقتصاد دانشبنیان
ابوجعفری بیان کرد: رویکردهای مختلفی نسبت به اقتصاد دانشبنیان وجود دارد از جمله اقتصاد دانشبنیان به مثابه اقتصاد توسعه دانش، اقتصاد دانشبنیان به مثابه تبدیل دانش به نوآوری و اقتصاد دانشبنیان به مثابه توسعه پیچیدگی است.
وی گفت: مفهوم توسعه اقتصاد دانشبنیان دارای رویکردها و تعابیر مختلفی میباشد. وقتی به شعار سال توجه میکنیم مشاهده میشود که بسیار هوشمندانه از لفظ اقتصاد دانشبنیان استفاده نشده و به جای آن از لفظ تولید دانشبنیان استفاده شده است؛ وجه تمایزشان در این است که وقتی از تولید صحبت میکنیم، نگاهمان فناوری پیشرفته نیست؛ بلکه نگاهمان این است که تولید نفت یا صنعت کشاورزی فعلی کشور دانشبنیان باشد و وزارت صمت، اقتصاد و بانک مرکزی کشور باید متولی توسعه اقتصاد دانشبنیان باشد.
تدوین سیاست صنعتی و اولویتبندی بخشهای اقتصادی؛ پیشنیاز اصلی تولید دانشبنیان
ابوجعفری اظهار داشت: وقتی صحبت از اقتصاد و تولید دانشبنیان میکنیم، باید برای سوداگری کالا، مسکن و ارز و واسطهگری نامولد چارهاندیشی جدی بکنیم و اولویتگذاری نماییم که کدام بخش اولویت دارد.
ضرورت توسعهدهندههای ملی در خصوصیسازی
وی گفت: اصل ۴۴ را تصویب کردیم ولی به این نکته توجه نکردیم که به تعدادی توسعه دهنده ملی نیازمندیم تا آنها گرهگشایی نمایند و آن تعداد اندکی هم که در دسترس و آماده فعالیت بودند، در بند گیرودارهای بروکراسی گرفتار شدند و این انجماد بروکراسی در کشور باعث شده که در بخش عرضه نتوانیم توانگری ایجاد نماییم. حتی ظرفیت کارشناسی هم در کشور وجود ندارد که حوزههای مختلف را اولویتبندی نماید.
نیازمند بانک مرکزی و وزارت اقتصاد دانشبنیان هستیم!
مشاور وزیر اقتصاد در امور دانشبنیان بیان کرد: همراه با حرکت سیاستهای فناوری ما به سمت حمایت نوآوری شرکتی، باید سیاستهای مالی، پولی و ارزی ما به در همین راستا حرکت کند؛ بهطوری که نرخ ارز ما حامی صادرات باشد نه حامی واردات. از این رو بایستی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هم به اقتصاد دانشبنیان توجه داشته باشند؛ لذا بر این اساس ما یک ترکیب سیاستی لازم داریم.
وی افزود: اگر میخواهیم نوآوری را توسعه دهیم، باید به نیروی انسانی، به تأمین مالی آن، به تحقیق و توسعه آن فکر کنیم و اگر به توسعه نیروی انسانی فکر میکنیم باید به سیاستهای آموزشی کشور نیز التفات نماییم و همینگونه است در کنار توجه به مسائل مالی باید به ثبات سیاستهای کلان کشور فکر کنم و به واسطه توجه به تحقیق و توسعه، باید به حقوق مالکیت فکری هم توجه شود؛ پس نتیجه میگیریم که بایست نگاهی کلی به این قسمت داشت.
ابوجعفری با بیان اینکه ما یکسری مشکلات مفهومی در حوزه اقتصاد دانشبنیان داریم که در تولید دانشبنیان نمایان میشود، تصریح کرد: باید از یک رویکرد قدیمی به رویکرد جدید انتقال یابیم (شیفت پارادایمیک) و جایابی نادرستمان در دوگانههای سیاستی را تصحیح کنیم و حالا که با ازدیاد مهندس در کشور مواجه هستیم، باید برای این مهندسان اشتغالزایی کنیم نه اینکه صرفاً ادامه تحصیل دهند تا مقطع دکتری و سپس بهعنوان استاد دوباره آن مطالب یادگرفته شده را به نسلهای بعدی تدریس کنند و طبق آمار عملاً ظرفیت جذب دانشجو توسط دانشگاهها از ظرفیت متقاضیان بیشتر شده است و صندلیهای مازاد وجود دارد!