نزاع بر سر منجی و فرماندهی عالم، جوهره حقیقی تقابل صهیونیسم جهانی با مهدویت است

نزاع بر سر منجی و فرماندهی عالم، جوهره حقیقی تقابل صهیونیسم جهانی با مهدویت است
دبیر ستاد امر به‌معروف و نهی از منکر کشور با تأکید بر اینکه ریشه همه درگیری‌ها و بحران‌های سیاسی و اقتصادی جهان در جدال بر سر منجی و فرمانده حقیقی عالم نهفته است، بیان داشت: صهیونیسم جهانی با تحریف مفهوم انسان و قدرت، به مقابله مستقیم با مکتب مهدوی برخاسته و نزاع امروز، نه اقتصادی و سیاسی، بلکه اعتقادی و الهی بر سر اداره جهان است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، حجت‌الاسلام محمدحسین طاهری آکردی، دبیر ستاد امر به‌معروف و نهی از منکر کشور در سلسله نشست‌های تبیینی شهدای گمنام با محوریت «صهیونیسم جهانی و تقابل آن با آموزه‌های مهدویت» که به‌همت دفتر حراست و امور صیانتی حوزه علمیه خراسان و با همکاری اداره کل اطلاعات خراسان رضوی برگزار شد، با تشریح گستره نفوذ تفکرات اومانیستی و مسیحیت سیاسی در مناسبات جهانی، ریشه تحولات امروز جهان را در نزاع دیرینه بر سر منجی و فرماندهی نهایی عالم دانست و تأکید کرد عصر حاضر، دوران غلبه مباحث ادیانی بر فلسفه، جامعه‌شناسی و سیاست است.

وی بیان داشت: قرن بیست‌ویکم، قرن ادیان است و جهان درگیر جنگی آرمانی است که هدفش تعیین فرمانده حقیقی و نجات‌بخش نهایی بشر است.  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی در ادامه گفت: جریان فراماسونری که امروز در قالب اومانیست‌های مدرن و به تعبیر قرآن، «حزب‌الشیطان» شناخته می‌شود، با تحریف حقیقت انسان و قرار دادن شیطان در جایگاه دوست و خدا در نقش دشمن انسان، به مقابله مستقیم با مکتب مهدوی برخاسته است.

وی افزود: این جریان، هم‌پوشانی عجیبی با تفکر پروتستان پیوریتن دارد؛ گرایشی در مسیحیت که خاستگاه آن حمایت از «کدخدای عالم» و تقدیس قدرت جهانی است، قدرتی که امروز در قالب دو حزب اصلی آمریکا ـ دموکرات و جمهوری‌خواه ـ تبلور یافته است.

به گفته وی، دموکرات‌ها نماد جریان فراماسونی و جمهوری‌خواهان نماینده صهیونیست‌های مسیحی‌اند که ریشه مشترک هر دو در خاندان سلطنتی انگلستان است.

نزاع بر سر فرماندهی جهان و ظهور منجی، محور واقعی تحولات جهانی است 

وی با اشاره به این‌که ریشه همه درگیری‌های سیاسی و اقتصادی جهان در منازعه بر سر منجی و فرمانده عالم است، گفت: تمام جنگ‌ها و تعاملات قدرت‌ها از سال ۲۰۰۰ میلادی به‌سوی جنگ آرمانی سوق یافته‌اند و مقدمه‌ای برای ظهور منجی ادعایی جهان غرب و تسلط بر نظم جهانی تعریف‌شده توسط مسیحیت صهیونیستی به شمار می‌روند.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تصریح کرد: چالش اصلی جهان امروز نزاع میان دو تفکر است؛ یک‌سو فرماندهی الهی مبتنی بر آموزه‌های مهدویت، و سوی دیگر تلاش چهار قرن تمدن غرب برای تثبیت فرماندهی انسان‌محور، این دعوا، دعوای فلسفی یا اقتصادی نیست، بلکه جدالی اعتقادی است بر سر اینکه چه کسانی باید جهان را اداره کنند.

دبیر ستاد امر به‌معروف و نهی از منکر کشور با انتقاد از بی‌توجهی سیاست‌مداران داخلی و بین‌المللی نسبت به ریشه‌های دینی نزاع جهانی اظهار داشت: بحران‌های ژئوپلیتیک امروز از جمله جنگ‌های خاورمیانه، اشغال عراق، افغانستان و فلسطین، زاییده همین تقابل دینی است، نه منافع اقتصادی یا نفتی، چراکه اگر ملاک جنگ‌ها نفت باشد، باید عربستان و کویت هدف قرار می‌گرفتند نه فلسطین و عراق؛ اما چون غایت این جنگ‌ها تثبیت قدرت دینی جعلی است، جهت‌گیری‌ها متفاوت شده‌اند و جهان اسلام در مرکز فشار قرار گرفته است.

صهیونیسم مسیحی، راهبرد پنهان سلطه بر جهان  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انواع صهیونیسم گفت: ما چهار نوع صهیونیسم داریم: سه مدل آن در یهودی و یک مدل در مسیحیت، صهیونیسم دینی یهود در قرن هفدهم، زمینه‌ساز تولد صهیونیسم فرهنگی و سپس سیاسی شد، اما نوع مسیحی آن امروزه فرماندهی واقعی را در دست گرفته است. 

وی تصریح کرد: جهان فعلی را نه یهودیان بلکه نظام صهیونیستی مسیحی اداره می‌کند و یهودیان، ابزار و سپر این تفکر شده‌اند. بر همین اساس، از قرن‌های گذشته تا دولت‌های اسلامی صدر اسلام، یهودیان در کنار مسلمانان زیست داشتند و نقشی سیاسی حتی در حکومت‌ها داشتند، اما امروز به‌واسطه صهیونیسم مسیحی به‌عنوان جناح متقابل اسلام معرفی شده‌اند.  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی افزود: آنچه امروز در رسانه‌ها و عرصه‌های سیاسی با عنوان اسرائیل دیده می‌شود، تنها پوسته ظاهری تفکری است که تصمیم‌گیری‌های اصلی‌اش در مراکز قدرت جهانی آمریکا رقم می‌خورد. پشت پرده سیاستمدارانی چون ترامپ و نتانیاهو، شبکه‌های دینی و فرهنگی صهیونیسم قرار دارند که با تحریف ماهیت دین، پروژه‌ای برای تسلط بر جهان طراحی کرده‌اند.

وی تأکید کرد: جامعه آمریکا برخلاف تصور عمومی، دین‌مدار است و جریان صهیونیسم مسیحی از همین بستر برای نفوذ استفاده می‌کند.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تصریح کرد:جهان امروز نیازمند فهم دینی عمیق از ساختار قدرت است تا بتوان در برابر این تهاجم فرهنگی و اعتقادی ایستاد.

وی با انتقاد از سطحی‌نگری برخی مدیران و نخبگان در شناخت دشمن، تأکید کرد: هر ملتی که نتواند طراحی و نقشه دشمن را بشناسد، ناگزیر از تکرار خطاهای تاریخی خواهد بود.

به گفته وی، هنوز پس از گذشت پنجاه سال، ایالات متحده تعهدات خود در قرارداد الجزایر را اجرا نکرده و این نشانه‌ای روشن از بی‌اعتمادی نهادینه‌شده در سیاست‌های آمریکا است. 

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تصریح کرد: بسیاری از مسئولان از درک ساختار حقیقی قدرت در جهان ناتوان‌اند و تصور می‌کنند غرب صرفاً با ابزار سیاسی و اقتصادی عمل می‌کند، در حالی‌که جهان غرب با شبکه‌های فکری و معنایی پیچیده‌ای اداره می‌شود که ریشه آن در امتداد تاریخی مسیحیت و یهودیت است. 

وی در تبیین چرایی خصومت دیرپای آمریکا با ایران گفت: این دشمنی صرفاً سیاسی نیست، بلکه برخاسته از اختلاف در مبانی معنویت و تلقی انسان از جهان است، در حالی‌که توان اقتصادی و نظامی ایران و آمریکا قابل قیاس نیست، مسئله اصلی آن است که اسلام ناب بر مدار عدالت الهی تعریف شده و نظام سلطه تحمل این الگوی متفاوت را ندارد.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی ضمن اشاره به تکرار نام ایران در مناظرات ریاست جمهوری آمریکا، این پدیده را نشانه بیم سیاستمداران غربی از شکل‌گیری قدرت معنایی ایران دانست و گفت: حتی همان‌ها که بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا می‌نشینند، در ظاهر از ایران سخن می‌گویند اما در حقیقت با اندیشه مهدویت در ستیزند.  

شناخت لایه‌های پنهان جریان صهیونیسم مذهبی در سیاست جهانی 

حجت‌الاسلام طاهری آکردی صهیونیسم را نه صرفاً یک جریان سیاسی، بلکه «مکتبی عقیدتی با چهار مؤلفه بنیادین» دانست ک تأکید کرد: باید میان صهیونیسم یهودی، صهیونیسم مسیحی و حتی گرایش‌های صهیونیستی در برخی جوامع اسلامی تفکیک قائل شد زیرا صهیونیسم امروز در همه ادیان نفوذ کرده است، تا جایی که تعبیر «صهیونیسم شیعی» نیز قابل بررسی است.

وی صهیونیسم دینی را برخاسته از تلفیق آموزه‌های تحریف‌شده یهود با ساختار قدرت جدید مسیحیت دانست؛ جریانی که با تکیه بر اصول پلورالیسم و لیبرالیسم، خاستگاه الهی علم و انسان را به محور خود مبدل کرد و علوم انسانی غرب را جایگزین معرفت قدسی ساخت.

به گفته وی این جابجایی مفهومی، همان نقطه آغاز تسلط غرب بر جهان است و اکنون جهان به مرحله‌ای رسیده که حتی مخالفان غرب نیز در زمین غربی‌ها بازی می‌کنند.  

بازخوانی تاریخی تمایز میان بنی‌اسرائیل و یهودیت از منظر قرآنی

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تفاوت میان بنی‌اسرائیل و یهود را از منظر قرآن تبیین کرد و گفت: قرآن کریم هرگز یهود را «قوم برتر» نخوانده بلکه تعبیر برتری را در شأن «بنی‌اسرائیل» در دوره خاصی بیان کرده است؛ دورانی که پیوند مستقیمی با تعهد الهی آنان داشت.

وی توضیح داد: پس از تشکیل دولت کاهنان حدود چهارصد و پنجاه سال قبل از میلاد، بنی‌اسرائیل در مسیر انحراف قرار گرفتند و هویت دینی آنان به یهودیت سیاسی تبدیل شد. در این روند، آموزه‌های اصیل توحیدی جای خود را به قوم‌گرایی داد و یهود به نماد تفرعن دینی تبدیل شد.  

وی با تحلیل نسب‌شناسی تاریخی فرزندان حضرت یعقوب و نقش هر شاخه در شکل‌گیری تمدن‌های بعدی، نتیجه گرفت که اساس دشمنی تاریخی یهود با توحید، ریشه در همین انحراف بنی‌اسرائیل دارد.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تأکید کرد: مکتب الهی قرآن معیار معاصریت است و هر امتی که به توحید پایبند باشد، برتر است؛ چنان‌که رسول خدا فرمود: «اگر قوم من در ایمان ثابت باشند، در آخرالزمان نیز قوم برتر خواهند بود.» 

وی یادآور شد: دشمنی یهود با اسلام نه سیاسی، بلکه کاملاً الهی و ماهیتی است و مقابله با آن بدون معرفت صحیح از تاریخ و مبانی فکری غرب، ممکن نخواهد بود.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی در ادامه سخنان خود به تبیین مفهوم صهیونیسم و نسبت آن با مهدویت پرداخت و گفت: رویکرد صهیونیسم، برخلاف آنچه در ظاهر بیان می‌شود، یک تفکر سیاسی و برنامه‌ریزی جهانی است نه یک اصل دینی یا قومی.

وی تصریح کرد: صهیونیسم، با وجود ظاهر دینی و تاریخی خود، در واقع طرحی برای شکل‌گیری یک دولت یهودی در فلسطین پیش از ظهور موعود آخرالزمان است؛ تفکری که پیروانش از ادیان مختلف از جمله یهودیان، مسیحیان و حتی غیر‌مذهبان را در بر می‌گیرد و در پوشش یک آرمان الهی، مسیر سلطه و نفوذ قدرت‌های مالی و سیاسی در جهان را دنبال می‌کند.

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور با اشاره به ساختار سیاسی کشورهای غربی افزود: بسیاری از نظام‌های پارلمانی اروپا و آمریکا در عمل تحت تأثیر شبکه‌های نفوذ صهیونیستی قرار دارند و این نفوذ به گونه‌ای مهندسی شده است که حتی با وجود اقلیت عددی، همواره در موضع قدرت سیاسی باقی بمانند.

به گفته وی، صهیونیست‌ها با تکیه بر سرمایه‌های کلان و مدیریت پیچیده ائتلاف‌های سیاسی، توانسته‌اند در نظام‌های انتخاباتی غرب جایگاه ثابت قدرت را حفظ کنند؛ به‌گونه‌ای که نتیجه انتخابات، صرف‌نظر از برنده ظاهری، در نهایت به حفظ منافع این جریان منتهی می‌شود.

جریان‌های موعودباور و محورهای اختلاف در تفکر ادیان  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی سپس به بررسی ریشه‌های فکری موعودگرایی در ادیان الهی پرداخت و گفت: اصل باور به منجی و نجات‌دهنده، در همه ادیان الهی مشترک است، اما تفاوت‌ها در نحوه انتظار و نوع نگاه به موعود، مسیر هر دین را از دیگران جدا می‌کند.

وی توضیح داد: در نگاه شیعی، مهدی موعود به دنیا آمده و زنده است، اما از دیدگان پنهان. در مقابل، بسیاری از اهل سنت، گرچه به ظهور مهدی باور دارند، درباره ولادت و غیبت او دیدگاه متفاوتی دارند.

وی در ادامه افزود: مسیحیان کاتولیک و پروتستان نیز رویکرد متفاوتی دارند؛ کاتولیک‌ها بیشتر در انتظار بازگشت مسیح‌اند و آن را نشانه پایان تاریخ بشر می‌دانند، اما پروتستان‌ها، به‌ویژه جریان صهیونیست مسیحی، این مفهوم را دگرگون کرده و آن را به برنامه‌ای سیاسی برای تسلط بر جهان تبدیل کرده‌اند.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی اظهار داشت: تفکر صهیونیستی مسیحی در هم‌پوشانی کامل با صهیونیسم یهودی قرار گرفته و قدرتی واحد و جهانی را شکل داده که محور نفوذ در آمریکا، اروپا و بسیاری از دولت‌های مدرن شده است.

نقش مهدویت در نظام مرجعیت و ولایت فقیه

دبیر ستاد امر به‌معروف و نهی از منکر کشور به ارتباط مهدویت با نظام فکری تشیع پرداخت و تأکید کرد: اگر عنصر مهدویت از اندیشه مرجعیت یا ولایت فقیه حذف شود، پایه‌های فلسفی و الهی نظام فکری اسلام ناب فرو می‌ریزد.

وی یادآور شد: نظام مرجعیت شیعی، افزون بر شأن فقهی و دینی، یک نظام فکری بنیادین است که تداوم آن در عصر غیبت بر مبنای اتصال معرفتی به حجت الهی استوار است. بنابراین ولایت فقیه بعد سیاسیِ این نظام است، نه جایگزین آن؛ و فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت، نماینده جریان هدایت و استمرار حکومت الهی است.  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی با تحلیل فضای سیاسی جهان اسلام افزود: همه دولت‌های جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته در مسیر تحقق کامل دولت اسلامی و زمینه‌سازی برای تمدن مهدوی گام برنداشته‌اند.

وی تصریح کرد: وقتی سیاست‌ها از محور مهدویت فاصله بگیرند، دغدغه‌های سطحی و روزمره جای رسالت الهی را می‌گیرد؛ و جامعه‌ای که باید دغدغه‌دار ظهور باشد، درگیر مسائل فرعی مانند فیلترینگ و رقابت‌های جناحی می‌شود. به گفته وی، این انحراف مفهومی، یکی از موانع جدی در ساخت تمدن اسلامی اصیل است که رهبر انقلاب آن را لازمه تأسیس دولت اسلامی دانسته‌اند. 

حجت‌الاسلام طاهری آکردی ضمن اشاره به وعده الهی در کتاب مقدس یهود، افزود: یهودیان بر اساس متن پیدایش، سرزمین میان نیل تا فرات را قلمرو وعده الهی دانسته‌اند، درحالی‌که تفسیر سیاسی این وعده در اندیشه صهیونیستی به ابزار توسعه‌طلبی تبدیل شده است.

وی تأکید کرد: شناخت دقیق این ریشه‌ها و تمایز میان موعودباوری حقیقی و صهیونیستی، شرط اصلی تحلیل صحیح تحولات جهانی امروز و فهم موقعیت مهدویت در عرصه سیاسی و فرهنگی تمدن اسلامی است.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی در تبیین جریان‌های آخرالزمانی و نقش صهیونیسم جهانی در تحولات معاصر جهان، با اشاره به ایدئولوژی مسیحی-یهودی حاکم بر نظام سیاسی آمریکا و اسرائیل، اظهار کرد: روایت‌های مکاشفه‌ای موجود در متون مقدس یهودی و مسیحی، امروز به‌صورت برنامه‌ریزی آشکار سیاسی و نظامی در جهان غرب نمود یافته است.

به گفته وی، تفسیری که از «جنگ مقدس» در متون مسیحی شکل گرفته، زیرساخت فکری نظام سلطه است که خود را مأمور اجرای اراده خداوند در برپایی نظم نوین جهانی معرفی می‌کند.  

ویدر توضیح این موضوع افزود: در بخش‌هایی از کتاب مکاشفه یوحنا، نبردی هفت‌ساله پیش‌بینی شده است که طی آن مردانی از دیار دور، با سلاح‌هایی بلند و دقیق، نظام سلطه را هدف خواهند گرفت و این تفسیر در نگاه جریان مسیحی-صهیونیستی، همان چیزی است که در منازعه امروز خاورمیانه تحقق می‌یابد.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی با تصریح اینکه اسرائیل موجودیتی استوار بر پیوند اعتقادی میان مسیحیان افراطی و یهودیان تلمودی است، گفت: پروژه ایجاد هیکل سلیمان، نماد تحقق این اتحاد است و در گفتمان این جریان، تخریب مساجد و اماکن مقدس اسلامی مقدمه ظهور منجی معرفی می‌شود.  

پیوند استراتژیک میان صهیونیسم یهودی و مسیحی  

وی در ادامه، این پیوند را عامل اصلی جهت‌دهی سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه خواند و ابراز داشت: از دید آنان، مخالفت با این منظومه به‌منزله مخالفت با صلح جهانی تعبیر می‌شود؛ از همین رو هر جریان مستقل از اراده واشنگتن و تل‌آویو، برچسب افراط‌گرایی یا ضدصلح می‌گیرد.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی با بیان اينكه از آغاز تشکیل دولت اسرائیل تا امروز، تحولات نظامی آن در هفت جبهه آشکار از جمله غزه، کرانه باختری، یمن، لبنان، سوریه، عراق و ایران دنبال می‌شود، این هفت محور را همان نشانه‌هایی دانست که در پیشگویی‌های دینی عهد قدیم به آن اشاره شده و افزود: در فهم صهیونیست‌ها، شکست اسرائیل در این هفت درگیری مساوی با پایان مأموریت تاریخی آنان و فروپاشی کامل آرمان «سرزمین موعود» است.  

به گفته وی، برخی محافل داخلی در رژیم صهیونیستی نسبت به ورود به جنگ با ایران هشدار می‌دهند و معتقدند تحقق کامل پیش‌گویی‌های کتاب‌ مقدس به‌معنای نابودی اسرائیل در کمتر از چند دهه است. در مقابل، اقلیتی متأثر از گفتمان نتانیاهو، استمرار درگیری را مأموریت الهی دانسته و بر ادامه جنگ تأکید می‌کنند.  

تحلیل راهبردی جنگ و موضع جمهوری اسلامی ایران  

حجت‌الاسلام طاهری آکردی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین نگاه اسلامی نسبت به این منازعه پرداخت و گفت: در منظومه فکری مهدویت، تحقق عدالت جهانی با فروپاشی نظام‌های ظلم رقم می‌خورد و از این‌رو وعده نابودی اسرائیل، وعده‌ای الهی و محتوم است.

وی با انتقاد از غفلت راهبردی برخی جریان‌های مدیریتی داخلی تأکید کرد: در شرایط جنگ ترکیبی و تمام‌عیار، نظام باید آرایش جنگی در عرصه اقتصاد، فرهنگ و فضای مجازی اتخاذ کند.  

وی افزود: در هر بحران جهانی، نخستین اقدام قدرت‌های بزرگ، کنترل فضای رسانه و شبکه‌های اجتماعی است، در حالی‌که کشور ما در میانه جنگ روایت‌ها، از انسجام رسانه‌ای لازم برخوردار نیست.

حجت‌الاسلام طاهری آکردی تصریح کرد: صهیونیسم جهانی با بهره‌گیری از ابزار هنر، سینما و رسانه، تصویر خود را به‌عنوان محور ارزش‌های انسانی بازسازی کرده است و متقابلاً جمهوری اسلامی باید با محوریت اندیشه مهدوی، قدرت فرهنگی خود را احیا کند.  

وی در پایان اظهار داشت: آینده معادلات جهان به‌سمت تغییر بزرگ و پایان نظم ظالمانه حرکت می‌کند، و آنچه امروز در غزه، لبنان و ایران جریان دارد، حلقه‌های یک نبرد مقدس برای استقرار عدالت جهانی است؛ نبردی که به تعبیر قرآن، مقدمه ظهور منجی موعود و برافراشته شدن پرچم حق بر فراز جهان خواهد بود.


كد خبر: 61489  |  تاریخ درج خبر: 1404/07/22  |  کد خبرنگار: 185854  |  نام خبرنگار: فهيمه قربانيان
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.
 
نام:
اطلاعات تماس: (تلفن همراه یا ایمیل)
متن:
کد امنیتی:     
footer slimi
بالا